چرا از نوشتن متن مجری می ترسیم

به عنوان یک مجری در بسیاری از مواقع برایتان پیش می آید که نیاز به تهیه یک متن مناسب برای اجرای برنامه دارید. اگر احساس می کنید نویسنده خوبی نیستید و از نوشتن متن مجری می ترسید و دنبال راه چاره برای این مشکل هستید، در این مقاله با من همراه باشید. در این مقاله علاوه بر اینکه خواهیم گفت “چرا از نوشتن متن مجری می ترسیم” به راهکار غلبه بر این ترس هم اشاره می کنیم.

ماجرای یک نیروی مرموز

استیون پرسفیلد در کتاب نبرد هنرمند درباره نیروی مرموزی صحبت کرده است. او نام این نیرو را “مقاومت” گذاشته است. ما در ذهنمان افکار و خیالات زیادی داریم. برنامه های مختلفی برای زندگی که آنها را اجرا نمی کنیم. این زندگی درون ذهن ماست که هیچگاه آن را زندگی نمی کنیم.

بخش دیگر نیز زندگی واقعی ماست که در بیرون ما شکل گرفته است. از آنجاییکه زندگی درون ذهن ما بسیار جسورانه تر و بلندپروازانه تر است، نیرویی در ما جلوی انجام آن را می گیرد. این نیرو همان نیروی مقاومت درونی ماست. مقاومت به دنبال حفظ وضع موجود است. در برابر کارهای ارزشمند و اصولی سنگ اندازی می کند. کارهایی مثل آموزش دیدن، پیشرفت کردن و هر چیزی که نیاز به نظم و استمرار داشته باشد.

ویژگی های مقاومت ذهنی

ویژگی های مهم این نیروی مرموز بسیار جالب است. هر چه کار بزرگتر و مهمتر باشد، نیروی مقاومت ذهنی قوی تر عمل می کند. در ضمن این نیرو، همه گیر است و همه انسان ها آن را در وجود خودشان دارند. جالب است بدانید مهمترین منبع تغذیه این مقاومت ذهنی، ترس ما است. پس برای مقابله با آن باید بر ترس های خود غلبه کنیم. این نیور در آخرین گام ا انجام یک کار نیز قوی تر است. یعنی اگر از آن غفلت کنید، در همان جایی که احساس می کنید کار تمام شده، یکباره بروز کرده و همه چیز را به عقب برمیگرداند.

نشانه های مقاومت ذهنی

اگر می خواهید نشانه های این نیروی مرموز را در خودتان پیدا کنید به این نکات توجه کنید:

هرگاه احساس کردید از انجام کاری طفره می روید؛
هرگاه احساس کردید کاری را به تعویق می اندازید؛
هرگاه احساس کردید با انجام کاری بی اهمیت، سعی در انجام ندادن کار مهمی دارید. مثل تلوزیون دیدن به جای مطالعه کردن؛
هرگاه احساس کردید قصد دارید نقش قربانی را بازی کنید و ناله و انابه نمایید؛

بدانید که در دام نیروی مقاومت ذهنی تان افتاده اید تا کاری را که ارزش انجام دادن دارد، به انجام نرسانید. نتیجه این اقدام نکردن ها می شود احساس بدبختی و نارضایتی از خود و زندگی؛ پس برای داشتن حال خوب و رشد و پیشرفت باید با آن مقابله کرد.

چطور با این نیرو برخورد کنیم؟

برخورد با این نیرو دارای دو حالت است:

  1. آماتور (تازه کار) : هر موقع ترسی سراغ شما بیاید، اقدام نمی کنید. حتی در بسیاری از موارد با توجیه و بهانه تراشی، آن را تطهیر می کنید. در نتیجه اقدام نکردن خودتان را توجیه کرده اید. پس نیروی مقاومت ذهنی را ماست مالی کرده و تسلیم آن می شوید.
  2. حرفه ای: روز کار تمرکز کرده و به دنبال راه کار و اقدام هستید. در برابر ترس هایتان می ایستید و نیروی مقاومت ذهنی را شکست می دهید. نتیجه اینکه موفق به انجام کار می شود. این انجام کار به این معنی است که شما به سمت جلو حرکت کرده اید و در حال رشد هستید.

نوشتن متن مجری گری

برای نوشتن متن مجری گری یا هر نوشته دیگری، می توانید مثل تازه کارها رفتار کنید. ترس از نوشتن را با بهانه توجیه کنید. بهانه هایی مثل اینکه “من بلد نیستم”، “باید بهم الهام بشه بعد شروع کنم”، “برای نوشتن باید خیلی رشد کرده باشی وگرنه نمیشه”، “اگر من بنویسم دیگران چی میگن!”، “مسخره میشم، چه کاریه؟!” و …

اگر تازه کار هستید، درجا خواهید زد. چراکه برای رشد کردن و بالارفتن، راهی جز شروع کردن ندارید. تا قدم اول را برندارید، در همان وضعیت هستید. انسان حرفه ای منتظر الهام برای نوشتن نمی ماند. حرفه ای شروع به نوشتن می کند تا الهام ها در این حین بر او نازل شود. حرفه ای ترس با با بهانه ها توجیه نمی کند. بلکه بر آن غلبه می کند تا به مسیر انجام کار وارد شود. سپس موفقیت و رشد و پیشرفت ناگزیر است که او را در آغوش بگیرد.

ویژگی های انسان حرفه ای

حرفه ای ها صبور هستند. عجله نمی کنند. می دانند هرچیزی برای پخته شدن نیاز به زمان دارد. پس از کوره در نمی روند و با حوصله، گام به گام به پیش می روند. پس اگر در اولین متنی که نوشتی موفق نشدی، ناامید نخواهی شد. چون حرفه ای هستی. می دانی که باید صبر کرد تا پخته شد.

منضبط هستند

انجام دادن کارها و اقدام کردن ها را از روی حس و حال انجام نمی دهند. اقدام می کنند زیرا می دانند باید این کار انجام شود. حس و حال خواهد آمد. انگیزه ایجاد خواهد شد. الهام و تراوشات برای نوشتن بعد از گرفتن قلم به دست یا قرار دادن انگشتان روی کیبورد آغاز خواهد شد.

بهانه جو نیستند

به بهانه های اجازه توجیه نیروی مقاومت ذهنی را نمی دهند. بلکه به دنبال راه کار و اقدام هستند. حرفه ای بهای موفقیت و پیشرفت را می دهند. بی بهانه.

کارها را با وضعیت موجود انجام می دهند

برای اقدام کردن دنبال شرایط خاصی نیستند که محدودشان کند. با آنچه در بضاعتشان است و وجود دارد شروع می کنند. امکانات بیشتر شاید بعدها بیاید. اما حرفه ای منتظر نمی ماند. اقدام می کند. اگر منتظر هستید یک محیط آرام، یک میز و صندلی مناسب، یک دفتر زیبا برای نوشتن و … داشته باشید و بعد شروع به نوشتن کنید، خیال خامی در سر می پرورانید. با همین تکه کاغذی که دم دستتان است شروع کنید.

محدودیت هایشان را می دانند و می پذیرند

شاید یکی از بزرگترین بهانه ها برای قدرت دادن به نیروی مقاوت ذهنی، تمرکز روی محدودیت ها باشد. شاید وقتی انسان های معلولی را می بینید که در رشته های مختلف موفقیت کسب کرده اند، بهتر متوجه این موضوع شوید. پیشنهاد می کنم نگاهی به تصاویر پارالمپیک بیندازید.

مغرور نیستند

آنها مغرور نیستند و از شاگردی کردن و یادگرفتن احساس حقارت نمی کنند. آنها خودشان را از علم و تجربه دیگران محروم نمی کنند. از کمک گرفتن از دیگران ابایی ندارد.

نتیجه نهایی

در این مقاله بررسی کردیم که “چرا از نوشتن متن مجری می ترسیم؟”؛ در نهایت به این نتیجه رسیدیم برای نوشتن متن مجری گری، تنها کاری که باید انجام دهید این است:

بنشین و بنویس

هیچ چاره دیگری نداری! اگر اقدام کردی، کم کم رشد می کنی و بهتر می شوی.

ولی توجه کن که هربار که قرار شد بنشینی و بنویسی، نیروی مقاومت ذهنی تو فعال خواهد شد. هر چه متن مهمتر باشد، مقاومت نیز بیشتر است. در مقابل می توانی مثل تازه کارها رفتار کنی و با بهانه تراشی، مقاومت ذهنی ات را توجیه کنی و به آن تن دهی؛ می توانی مثل حرفه ای ها باشی و با ویژگی های آنان رفتار کنی و شروع کنی به اقدام تا الهام ها و معجزات نیز به حرکت درآیند و به کمک شما بیایند.

پس بار دیگر تکرار می کنم؛ برای نوشتن متن مجری گری اولین و مهمترین کار این است:

بنشین و بنویس

 

 

شاید به این مقالات نیز علاقه مند باشید:
بهترین راه نوشتن متن مجری گری برای مراسم
متن مجری گری برای مراسم اربعین
بهترین اشعار برای متن مجری گری شروع مراسم
آموزش مجری گری به زبان ساده - چگونه متن مجری گری بنویسیم؟

دوره جامع “رازهای اجرا” یک فرصت استثنایی برای ورود به عرصه اجرای حرفه ای است؛ همین حالا شروع کن! فرصت ها خیلی زود از دست میرن…

نوشتهٔ پیشین
آلبرت محرابیان و زبان بدن
نوشتهٔ بعدی
فن بیان با ماسک

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید