بهترین اشعار برای متن مجری گری شروع برنامه- نام خدا

چرا باید بهترین اشعار را برای متن مجری گری شروع برنامه استفاده کنیم؟

شروع برنامه مهمترین بخش سخن هر سخنران، مجری یا گوینده است. اگر قصد سخن گفتن در هر نوع جلسه یا برنامه ای را دارید، بی شک نام خدا یا همان بسم الله الرحمن الرحیم، مَطلَع کلام شما خواهد بود. در خصوص انواع متن مجری گری در مناسبت هیا مختلف مثالهایی را قبلاً در وبلاگ “از مجری و مجری گری بیشتر بدانید” نوشته ایم. از آنجایی که شما با روش نوشتن متن مجری گری نیز آشنایی نسبی دارید، حتماً به این نکته توجه کرده اید که بسیاری از سخنرانان و مجریان، از اشعار و عبارات تکراری یا ساده برای ذکر نام خدا استفاده می کنند، استفاده از اشعار ناب شاعران و مفاخر ادبیات فارسی می تواند رنگ و بوی سخن شما را در همان ثانیه های اول برنامه دگرگون کرده و با بهره بردن از شیرینی قند پارسی، کام مخاطبین شما را شیرین نماید.

چرا نام خدا و بسم الله الرحمن الرحیم؟

بهترین اشعار برای متن مجری گری بر اساس شروع برنامه با نام خدا تهیه شده است. در میان اقوام و ملل مختلف، رسم است که کارهاى مهم و با ارزش را به نام بزرگى از بزرگان خویش که مورد احترام و علاقه ى آنهاست، شروع مى کنند تا آن کار میمون و مبارک گردد و به انجام رسد. البتّه آنان بر اساس اعتقادات صحیح یا فاسد خویش عمل مى کنند. گاهى به نام بت ها وطاغوت ها وگاهى با نام خدا و به دست اولیاى خدا، کار را شروع مى کنند. چنانکه در جنگ خندق، اوّلین کلنگ را رسول خداصلى الله علیه وآله بر زمین زد. بحار، ج ۲۰ ص ۲۱۸٫

  • «بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم» سر آغاز کتاب الهى است.

  • «بسم اللَّه» نه تنها در ابتداى قرآن، بلکه در آغاز تمام کتاب هاى آسمانى بوده است. در سر لوحه ى کار و عمل همه ى انبیا «بسم اللَّه» قرار داشت.

  • وقتى کشتى حضرت نوح در میان امواج طوفان به راه افتاد، نوح علیه السلام به یاران خود گفت: سوار شوید که «بسم اللَّه مجریها و مرسیها»

  • یعنى حرکت و توقّف این کشتى با نام خداست. هود، ۴۱٫

  • حضرت سلیمان علیه السلام نیز وقتى ملکه سبا را به ایمان فراخواند، دعوتنامه خود را با جمله ى «بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم» آغاز نمود. نمل، ۳۰

  • حضرت على علیه السلام فرمود: «بسم اللَّه»، مایه برکت کارها و ترک آن موجب نافرجامى است. همچنین آن حضرت به شخصى که جمله ى «بسم اللَّه» را مى نوشت، فرمود: «جَوِّدها» آنرا نیکو بنویس. کنزالعمّال، ح ۲۹۵۵۸

بر زبان آوردن «بسم اللَّه» در شروع هر کارى سفارش شده است؛ در خوردن و خوابیدن ونوشتن، سوارشدن بر مرکب ومسافرت وبسیارى کارهاى دیگر. حتّى اگر حیوانى بدون نام خدا ذبح شود، مصرف گوشت آن حرام است و این رمز آن است که خوراک انسان هاى هدف دار و موحّد نیز باید جهت الهى داشته باشد.

در حدیث مى خوانیم: «بسم اللَّه» را فراموش نکن، حتّى در نوشتن یک بیت شعر. و روایاتى در پاداش کسى که اوّلین بار «بسم اللَّه» را به کودک یاد بدهد، وارد شده است. تفسیربرهان، ج ۱، ص ۴۳٫

به همین دلیل در این مقاله بهترین اشعار برای متن مجری گری را انتخاب کردیم. این مقاله شامل ۲۵ شعر زیبا و ماندگار از شاعران بزرگ ایران با موضوع بسم الله الرحمن الرحیم است. با اطمینان قول می دهیم می توانید در بسیاری از برنامه ها و سخنرانی هایتان از آن ها بهره ببرید.

شهد شیرین شعر و ادبیات پارسی نوش جانتان.

شعر شروع سخنرانی
بهترین اشعار برای متن مجری گری

نام خدا در مخزن الاسرار نظامی

بسم الله الرحمن الرحیم / هست کلید در گنج حکیم

فاتحۀ فکرت و ختم سخن / نام خدای است بر او ختم کن

پیش وجود همه آیندگان/  بیش بقای همه پایندگان

سابقه سالار جهان قِدم /  مُرسله پیوند گلوی قلم

 

نام خدا در خسرو و شیرین نظامی

به نام آنکه هستی نام ازو یافت / فلک جنبش، زمین آرام ازو یافت

خدایی کافرینش در سجودش / گواهی مطلق آمد بر وجودش

جواهر بخش فکرتهای باریک / به روز آرندۀ شبهای تاریک

غم و شادی نگار و بیم و اُمّید / شب و روز آفرین و ماه و خورشید

 

نام خدا در لیلی و مجنون نظامی

ای نام تو بهترین سر آغاز / بی نام تو نامه کی کنم باز

ای یاد تو مونس روانم / جز نام تو نیست بر زبانم

ای هیچ خطی نگشته ز اوّل / بی حجت نام تو مسجّل

ای هست کن اساس هستی / کوته ز درت دراز دستی

ای هفت عروس نه عماری / بر درگه تو به پرده داری

ای هر چه رمیده وآرمیده / در کن فیکون، تو آفریده

ای محرم عالم تحیّر / عالم ز تو هم تهیّ و هم پر

از ظلمت خود رهاییم ده / با نور خود آشناییم ده

 

نام خدا در هفت پیکر نظامی

ای جهان دیده بودِ خویش از تو / هیچ بودی نبوده پیش از تو

در بدایت، بدایتِ همه چیز / در نهایت، نهایتِ همه چیز

ای برآرندۀ سپهر بلند / انجم افروز و انجمن پیوند

آفرینندۀ خزانۀ جود / مبدع و آفریدگار وجود

 

نام خدا در شرفنامه نظامی

خدایا جهان پادشاهی تو راست / زما خدمت آید خدایی تو راست

پناه بلندی و پستی تویی / همه نیستند آنچه هستی تویی

همه آفریدست بالا و پست / تویی آفرینندۀ هر چه هست

تویی برترین دانش آموز پاک / ز دانش قلم رانده بر لوح خاک

خرد را تو روشن بصر کرده ای / چراغ هدایت تو بر کرده ای

نبود آفرینش تو بودی خدای / نباشد همی هم تو باشی به جای

 

نام خدا در اقبالنامه نظامی

خرد هر کجا گنجی آرد پدید / ز نام خدا سازد آن را کلید

رهایی ده بستگان سخن / توانا کن ناتوانانِ کُن

نهان وآشکارا درون و برون / خرد را به درگاه او رهنمون

به حکم آشکارا به حکمت نهفت / ستاینده حیران ازو، وقت گفت

 

نام خدا در شاهنامه فردوسی

به نام خداوند جان و خرد / کزین برتر اندیشه بر نگذرد

خداوند نام و خداوند جای  / خداوند روزی ده رهنمای

خداوند کیهان و گردون سپهر / فروزندۀ ماه و ناهید ومهر

ز نام و نشان و گمان برتر است / نگارندۀ بر شده گوهر است

به بینندگان آفریننده را  / نبینی مرجان دو بیننده را

نیابد بدو نیز اندیشه راه / که او برتر از نام و از جایگاه

سخن هر چه زین گوهران بگذرد / نیابد بدو راه جان و خرد

 

نام خدا در بوستان سعدی

به نام خداوند جان آفرین / حکیم سخن در زبان آفرین

خداوند بخشندۀ دستگیر / کریم خطا بخش پوزش پذیر

عزیزی که هر کز درش سر بتافت / به هر در که شد، هیچ عزت نیافت

سر پادشاهان گردنفراز / به درگاه او بر زمین نیاز

 

نام خدا در غزلیات سعدی

اول دفتر به نام ایزد دانا / صانع پروردگار حیّ توانا

اکبر و اعظم، خدای عالم و آدم / صورت خوب آفرید و سیرت زیبا

از در بخشندگی و بنده نواری / مرغ هوا را نصیب و ماهی دریا

قسمت خود می خورند منعم و درویش / روزی خود می برند پشّه و عنقا

 

نام خدا در قصاید سعدی

شکر و سپاس و منّت و عزّت خدای را / پروردگار خلق و خداوند کبریا

دادار عیب دان و نگهدار آسمان / رزّاق بنده پرور و خلّاق رهنما

اقرار می کند دو جهان بر یگانگیش / یکتا و، پشت عالمیان بر درش دو تا

گوهر ز سنگ خاره کند، لؤلؤ از صدف / فرزند آدم از گل و، برگ گل از گیا

سبحان مِن یمیتُ و یحیی و لا اله / الّا هوالذی خَلَقَ الارضَ والسّما

 

نام خدا در غزلیّات عرفانی سعدی

ثنا و حمد بی پایان خدا را / که صنعش در وجود آورد ما را

الها، قادرا، پروردگارا / کریما، منعما، آمرزگارا

چه باشد پادشاه پادشاهان / اگر رحمت کنی مشتی گدا را؟

خداوندا تو ایمان و شهادت / عطا دادی به فضل خویش ما را؟

وز انعامت همیدون چشم داریم / که دیگر باز نستانی عطا را

از احسان خداوندی عجب نیست / اگر خط در کشی جرم و خطا را

 

نام خدا در مثنویّات سعدی

ای چشم و چراغ اهل بینش / مقصود وجود آفرینش

صاحبدل لاینام قلبی / مهمان ابیت عند ربی

در وصف تو لا نبیّ بعدی / خود وصف تو و زبان سعدی؟

 

نام خدا در منطق الطّیر عطّار

آفرین جان آفرین پاک را / آنکه جان بخشید و ایمان خاک را

عرش را بنیاد بر آب او نهاد / خاکیان را عمر بر باد او نهاد

آسمان را در زبر دستی بداشت / خاک را در غایتِ پستی بداشت

آن یکی را جنبش مادام داد / وین دگر را دایماً آرام داد

 

نام خدا در قصاید عطّار

سبحان خالقی که صفاتش ز کبریا / در خاک عجز می فکند عقل انبیا

گر صد هزار قرن همه خلق کاینات / فکرت کنند در صفت عزت خدا

آخر به عجز معترف آیند کای اله / دانسته شد که هیچ ندانسته ایم ما

 

نام خدا در غزلیّات عطّار

ای در درون جانم و جان از تو بی خبر / وز تو جهان پرست و جهان از تو بی خبر

ای عقل پیر و بخت جوان کرده راه تو  / پیر از تو بی نشان و جوان از تو بی خبر

چون پی برد به تو دل و جانم که جاودان / در جان و در دلی، دل و جان از تو بی خبر

 

نام خدا در قصاید عراقی

ای جلالت فرش عزت جاودان انداخته / عکس نورت تابشی بر کُن فکان انداخته

نقشبند فطرتت نقش جهان انگیخته / بر بساط لامکان شکل مکان انداخته

چیست عالم؟ نیم ذرّه در فضای کبریات / آفتاب قدرتت تابی بر آن انداخته

کیست جان؟ از عکس انوار جمالت تابشی / چیست تن؟ خاکی درو آب روان انداخته

تا شود سیراب زآب معرفت هر دم گیا  / فیض مهرت قطره ای در کشت جان انداخته

 

نام خدا در از غزلیّات عراقی

ای ز فروغ رخت تافته صد آفتاب / تافته ام از غمت، روی ز من بر متاب

زنده به بوی توام، بوی ز من وامگیر / تشنۀ روی توام، باز مدار از من آب

از رخ سیراب خود بر جگرم آب زن / کز تپش تشنگی شد جگر من سراب

تافته اندر دلم پرتو مهر رخت / می کنم از آب چشم، خانۀ دل را خراب

 

 از عراقی

نخستین باده کاندر جام کردند / ز چشم مست ساقی وام کردند

چو با خود یافتند اهل طرب را / شراب بیخودی در جام کردند

لب میگون جانان جام درداد / شراب عاشقانش نام کردند

ز بهر صید دلهای جهانی / کمند زلف خوبان دام کردند

به گیتی هر کجا درد دلی بود / به هم  کردند و عشقش نام کردند

 

 عشاق نامه عراقی

هر که جان دارد و روان / واجبست آنکه درد جان دارد

حمد بی حد کردگار احد / صمد لم یلد و لم یولد

آنکه ذاتش بریست از آهو / الذی لا اله الا هو

 

نام خدا در غزلیّات صائب تبریزی

اگر نه مدّ بسم الله بودی تاج عنوانها / نگشتی تا قیامت تو خط شیرازه دیوانها

نه تنها کعبه صحرائیست دارد کعبه دل هم / به گرد خویشتن از وسعت مشرب بیابانها

به فکر نیستی هرگز نمی افتند مغروران / اگر چه صورت مغراض لا دارد گریبانها

سر شوریده ای آورده ام از وادی مجنون / تهی سازید از سنگ ملامت جیب و دامانها

حیات جاودان خواهی به صحرای قناعت رو / که دارد یاد هر موری درین وادی سلیمانها

 

نام خدا در دیوان صفی علیشاه

هستی نبود سزای کس غیر خدا / او هستی محض و ما سوا هست نما

در هستی ما شروط هستی نایاب / در هستی حق کمال هستی پیدا

ای انکه خدای خویش خوانیم تو را / طاعت به سزا کجا توانیم تو را

گویند خدای را به حاجات بخوان / حاضرتر از آنی که بخوانیم تو را

 

نام خدا در شعری از فروغی بسطامی

کی رفته ای ز دل که تمنا کنم تو را  / کی بوده ای نهفته که پیدا کنم تو را

غیبت نکرده ای که شوم طالب حضور / پنهان نگشته ای که هویدا کنم تو را

با صد هزار جلوه برون آمدی که من / با صد هزار دیده تماشا کنم تو را

بالای خود در این چشم من ببین / تا با خبر ز عالم بالا کنم تو را

 

نام خدا در گلشن راز شیخ محمود شبستری

به نام آنکه جان را فکرت آموخت / چراغ دل به نور جان برافروخت

ز فضلش هر دو عالم گشت روشن / ز فیضش خاک آدم گشت گلشن

توانایی که در یک طرفه العین / ز کاف و نون  پدید آورد کونین

چو قاف قدرتش دم بر قلم زد / هزاران نقش بر لوح عدم زد

از آن دم گشت پیدا هر دو عالم / وز آندم شد هویدا جان آدم

 

نام خدا در دیوان شهریار

دلم جواب بلی می دهد صلای تو را / صلا بزن که به جان می خرم بلای تو را

به زلف گو که ازل تا ابد کشاکش تست / نه ابتدای تو دیدم نه انتهای تو را

کشم جفای تو تا عمر باشدم هر جند / وفا نمی کند این عمرها وفای تو را

بجاست کز غم دل رنجه باشم و دلتنگ / مگر نه در دل من تنگ کرده جای تو را

تو از دریچۀ دل می روی و می آیی / ولی نمی شنود کس صدای پای تو را

 

نام خدا در شعری از هاتف اصفهانی

ای فدای تو هم دل و هم جان / وی نثار رهت هم این و هم آن

دل فدای تو چون تویی دلبر / جان نثار تو چون تویی جانان

دل رهاندن ز دست تو مشکل / جان فشاندن به پای تو آسان

راه وصل تو راه پر آشوب / درد عشق تو درد بی درمان

بندگانیم جان و دل بر کف / چشم بر حکم و گوش بر فرمان

گر سر صلح داری اینک دل / ور سر جنگ داری اینک جان

نتیجه گیری

در پایان این مقاله باید توجه داشته باشید لزومی ندارد بهترین اشعار برای متن مجری گری به این معنی نیست که کل یک شعر را برای متن شروع خود استفاده کنید. می توانید حتی از یک مصرع، یک بیت و یا دوبیت از اشعار بالا بهره ببرید. با توجه به محتوای برنامه و موضوع سخنرانی یا مجری گری، یکی از اشعار ارزشمند بالا را انتخاب و استفاده کنید. در ضمن حتما شعرها را حفظ کنید تا با تسلط بیشتر و اجرای بهتری ارائه نمایید.
لازم به ذکر است این مقاله بخش اول از اشعار شروع برنامه با موضوع نام خدا و بسم الله الرحمن الرحیم است. در مطالب دیگر سایت، اشعار دیگر و متن های ارزشمند گوناگونی ارائه خواهد شد.

کانال متنستان، پر از متن و شعر و داستان زیبا و کاربردی

دوره جامع “رازهای اجرا” یک فرصت استثنایی برای ورود به عرصه اجرای حرفه ای است؛ همین حالا شروع کن! فرصت ها خیلی زود از دست میرن…

نوشتهٔ پیشین
ترس از سخنرانی از توهم تا واقعیت
نوشتهٔ بعدی
۴ نکته ناب و کاربردی برای مجری گری

۱۵ دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید

  • با سلام و خدا قوت خدمت اهالی فرهیخته و گرامی سایت موثر باش
    ار درج مطالب کاربردی و بسیار مفیدتون در سایت بسیار سپاسگزارم.
    و بسیار سپاسگزارم بابت تعهد و تلاشی که نسبت به ارتقاء آموزشی علاقه مندان عرصه مجری گری دارید و همچنان از راهنمایی ها و ارشادات شما عزیزان بهره مند می شویم

    پاسخ
  • بسیار عالی و تاثیرگذار

    پاسخ
  • بسیار عالی بود ممنونم🙏💐

    پاسخ
  • سید جواد عمادی
    تیر ۳۱, ۱۴۰۲ ۹:۰۶ ب٫ظ

    بهره کافی از مطالب بردم
    سپاسگزارم.

    پاسخ
  • زیبا و عالی … واقعا موقع اجرا برای بسم الله از این آثار زیبا استفاده کردم و عالی بود . ممنون از لطف شما

    پاسخ
    • محمدرضا مبارکی
      محمدرضا مبارکی
      بهمن ۶, ۱۴۰۲ ۱۰:۳۷ ق٫ظ

      سلام و درود
      خداروشکر که این اشعار براتون کاربردی و مفید بوده. از اینکه همراه موثرباش هستید ازتون ممنون هستیم. اگر مجری هستید، حتما دوره رایگان سه گام رو ببینید.

      پاسخ
  • سلام و عرض ادب خدمتشما به جای بسم الله الرحمن الرحیم چی میتونیم بگیم؟(مثلا به نام خدا و …)

    پاسخ
    • محمدرضا مبارکی
      محمدرضا مبارکی
      بهمن ۶, ۱۴۰۲ ۱۰:۳۹ ق٫ظ

      سلام و درود بر شما
      بهترین لفظ همان “بسم الله الرحمن الرحیم” است. اما من در اجراهای خودم از عبارت “به نام الله که رحمن است و رحیم” استفاده می کنم.

      پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید