متن مجری گری آغاز سال تحصیلی

یکی از مهم ترین چیزهایی که ذهن مجری را برای اجرای یک برنامه درگیر می کند، متن اجرا است. در این مقاله می خواهیم برای یکی از مناسبت های مهم و فراگیر در سطح کشور صحبت کنیم. بوی ماه مهر و آغاز سال تحصیلی جدید. حتما می پرسید چگونه متن اجرای خودمان را آماده کنیم؟  همان طور که قبلا نیز گفته در مقالاتی مانند نوشتن متن مجری گری برای مراسم اربعین گفته شد، برای نوشتن متن مجری گری یا پلاتو، باید به ترتیب اجرای برنامه ها توجه داشته باشیم. در این مقاله متن مجری گری آغاز سال تحصیلی را برایتان آماده کرده ایم. 

متن مجری گری آغاز سال تحصیلی

مرور یک نکته

 معمولاً شروع کار مجری بر روی صحنه، پس از قرائت قرآن و پخش سرود جمهوری اسلامی ایران است. قبلاً هم اشاره کرده ام که اگر قرار است سرود ملی پخش بشه، این کار باید بلافاصله بعد از تلاوت قرآن انجام بشه؛ با هم پیشنهاد می کنم فایلهای صوتی و تصویری با کیفیت از سرود ملی را همراه خود داشته باشید؛ هرچند در اجرای برنامه های حرفه ای معمولاً متولیان برنامه به این موضوع فکر کرده اند، اما برای من بسیار پیش آمده که حتی در سالن های مجهز، با مشکل عدم وجود سرود ملی مواجه شده ام و همراه داشتن فایل سرود ملی با کیفیت بر روی تلفن همراه، نجات بخش آبروی برنامه بوده است.

در اولین بخش متن مجری گری؛ بعد از پخش سرود ملی، نوبت به شروع قدرتمند شما بر روی صحنه فرا می رسد. قطعاً این بخش از اجرا، مهمترین بخش اجرای صحنه ای شماست چرا که ممکن است به علت فشردگی برنامه، در میان بخش های مختلف، فرصت قابل توجهی برای ارائه مطالب خود نداشته باشید.

در ادامه مثالی بعنوان شروع متن مجری گری آغاز سال تحصیلی برایتان نوشته ام:

به نام آنکه جان را فکرت آموخت
چراغ دل به نور جان بر افروخت
 

دانش آموزان شاد
معلم های صبور و مهربان
ناظم های دلسوز و مدیرهای دوست داشتنی
پدر و مادرهای مشتاق و همراه؛ سلام
ماه مهر از راه رسید. صدای پای مهر که به گوش می رسد، خبر از شروع فصلی نو دارد. فصلی نو هم برای طبیعت جهان و هم برای عمر گران؛ مِهر، جمع اضداد است. پاییز همراه با بهار! پاییز برگ ریز با برگ های هزار رنگ و قشنگ و بهار علم و دانش برای بچه های خوب و زرنگ؛

بازگشایی مدارس، دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور و شروع سال تحصیلی جدید که مقارن با آغازین روزهای هفته دفاع مقدس است را، بر همه شما عزیزان و تمام دلاورمردان و شیرزنان ایران عزیز تبریک و تهنیت عرض می کنم.

خوش آمدید به مراسم آغاز سال تحصیلی جدید؛ با امید اینکه این لحظه و این روز، آغاز پرشور و استواری باشد برای همه دانشگاهیان پر تلاش، استادان، دانشجویان، کارکنان و کارمندان صدیق و شریف و دانش آموزان خلاق و آینده ساز کشور از شما می خواهم برای شادی روح شهیدان والامقام هشت سال دفاع مقدس که مدرسه/دانشگاه جهاد و ایثار و مقاومت با نمره ۲۰ با پایان رساندند صلواتی شایسته بفرستید.

“اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم”

اولین بخش از برنامه امروز، سخنرانی و خوش آمد گویی توسط ……………… است. پس از ایشان دعوت می کنم در جایگاه حاضر شوند و شما نیز به استقبال ایشان بروید با ترنم زیبای دستهایتان. (خودتان هم شروع به دست زدن کنید تا مخاطب نیز تشویق کند)

توجه! برای شروع برنامه، باید مناسبت ها و اتفاقات مهم پیرامونی را در نظر بگیرید. مثلا بیماری کرونا که سبک آموزش را تغییر داده یا ایام محرم و مناسبت های ماه های قمری که معمولا در چرخش است و ممکن است در هر سال، مناسب خاصی در این ایام قرار گیرد.

خواندن شعر در ابتدای برنامه

حواستان باشد لزومی ندارد حتماً در ابتدای برنامه از شعر استفاده کنید. ولی در صورتی که شرایط را مناسب دیدید، می توانید از اشعار خوب درباره علم و دانش نیز استفاده کنید و بعد از آن سلام و احوال پرسی را انجام داده و اعلام برنامه کنید. البته نیازی نیست تمام متن شعرها را بخوانید. بلکه مناسب با حال و هوای مخاطب و فضای برنامه می توانید بخشی از آن را انتخاب و اجرا نمایید.

در اینجا چند شعر برایتان قرار داده ام تا در صورت نیاز از آن ها برای متن مجری گری آغاز سال تحصیلی استفاده کنید:

این بخشی از شعر پروین اعتصامی است:

گویند عارفان هنر و علم کیمیاست
وآن مس که گشت همسر این کیمیا طلاست

فرخنده طائری که بدین بال و پر پرد
هم‌دوش مرغ دولت و هم‌عرصه هماست..

تو مردمی و دولت مردم فضیلت است
تنها وظیفه تو همی نیست خواب و خاست..

چون معدنست علم و در آن روح کارگر
پیوند علم و جان سخن کاه و کهرباست

خوش‌تر شوی به فضل ز لعلی که در زمی‌ست
برتر پری به علم ز مرغی که در هواست..

جان را بلند دار که این است برتری
پستی نه از زمین و بلندی نه از سماست..

آن را که دیبه هنر و علم در بر است
فرش سرای او چه غم ار زآنکه بوریاست..

جان شاخه‌ایست، میوه آن علم و فضل و رای
در شاخه‌ای نگر که چه خوش‌رنگ میوه‌هاست

ای شاخ تازه‌رس که به گلشن دمیده‌ای
آن گلبنی که گل ندهد کمتر از گیاست

اعمی است گر به دیده معنیش بنگری
آن کو خطا نمود و ندانست کآن خطاست

زآن گنج شایگان که به کنج قناعت است
مور ضعیف گر چو سلیمان شود رواست

دهقان توئی به مزرع ملک وجود خویش
کار تو همچو غله و ایام آسیاست

سر، بی چراغ عقل گرفتار تیرگی است
تن بی وجود روح، پراکنده چون هباست..

در آسمان علم، عمل برترین پر است
در کشور وجود، هنر بهترین غناست

می‌جوی گرچه عزم تو ز اندیشه برتر است
می‌پوی گرچه راه تو در کام اژدهاست..

با دانش است فخر، نه با ثروت و عقار
تنها هنر تفاوت انسان و چارپاست..

جان را هر آنکه معرفت آموخت مردم است
دل را هر آنکه نیک نگه داشت پادشاست

این شعر از خسرو نیشابوری است:

ارزش انسان ز علم و معرفت پیدا شود
بی‌هنر گر دعوی بی‌جا کند رسوا شود

هر که بر مردان حق پیوست، عنوانی گرفت
قطره چون واصل به دریا می‌شود دریا شود

ای‌ که بر ما می‌کنی از جامه نو افتخار
افتخار آدمی کی جامه دیبا شود

قیمت گوهر شود پیدا برِ گوهرشناس
قدر ما در پای میزان عمل پیدا شود

آدمی هرگز نمی‌بیند ز سنگینی گزند
از سبک‌مغزی بشر چون سنگ پیش پا شود

در مسیر زندگی هرگز نمی‌افتد به چاه
با چراغ دین و دانش گر بشر بینا شود

ما که در راه طلب دم از حقیقت می‌زنیم
طعنه‌های مدعی کی سدّ راه ما شود

سر فرو می‌آورد هر شاخه از بارآوری
می‌کند افتادگی انسان اگر دانا شود

چند روزی گر به کام مدعی گردد فلک
غم مخور خسرو که روزی هم به‌کام ما شود

این شعر از حضرت سعدی است:

دعوی مکن که برترم از دیگران به علم
چون کبر کردی از همه دونان فروتری
از من بگوی عالم تفسیرگوی را
گر در عمل نکوشی نادان مفسری
بار درخت علم ندانم مگر عمل
با علم اگر عمل نکنی شاخ بی‌بری
علم آدمیتست و جوانمردی و ادب
ورنی ددی، به صورت انسان مصوری
از صد یکی به جای نیاورده شرط علم
وز حب جاه در طلب علم دیگری
هر علم را که کار نبندی چه فایده
چشم از برای آن بود آخر که بنگری

این شعر نیز از جناب جامی است:

نخست از کسب دانش بهره‌ور شو
ز جهل آباد نادانان بدر شو
بود معلوم هر آزاد و بنده
که نادان مرده و داناست زنده
کسی کو دعوی فرزانگی کرد
کجا با مردگان همخانگی کرد
ولیکن پا به دانش نه درین راه
که علم آمد فراوان عمر کوتاه
نیابد هیچ کس عمر دوباره
به علمی رو کز آنت نیست چاره
چو کسب علم کردی در عمل کوش
که علم بی عمل زهریست بی نوش
چه حاصل زانکه دانی کیمیا را
مس خود را نکرده زر سارا..
بکن زین کارخانه در کتب روی
خیال خویش را ده با کتب خوی
ز دانایان بود این نکته مشهور
که دانش در کتب داناست در گور
انیس کنج تنهایی کتاب است
فروغ صبح دانایی کتاب است
بود بی مزد و منت اوستادی
ز دانش بخشدت هر دم گشادی

پس از اجرای برنامه اول

پس از اجرای برنامه اول که در اینجا بعنوان مثال سخنرانی مدیر مدرسه بود، نوبت می رسد به حضور مجری بر روی جایگاه یا پشت تریبون برای تشکر از وی و آماده کردن فضای برنامه که در اینجا متن مجری گری جهت بخش بعدی را اشاره می کنیم:

با تشکر از مدیر مدرسه ………….. جناب آقای/ سرکار خانم  ………؛ قرار هست در ادامه برنامه گروه سرود …………………. به اجرای برنامه بپردازند.

(در اینجا می توانید کار ایشان را معرفی کنید و توضیح دهید. اگر از بچه های مدرسه هستند باید به حضور و هنرشان افتخار کرده و ایشان را تشویق کنید. اگر گروه سرود منطقه یا شهرستان هستند نیز می توانید به این موضوع اشاره کنید تا زمان داشته باشند بر روی صحنه حاضر شوند. البته لزوماً همه جا چنین برنامه هایی یا چنین گروه های برای جلسه شروع مدرسه نیست. اما به عنوان یک ایده، قابل تأمل است. پس از قبل با مسئولان برنامه صحبت کنید و از محتوای برنامه های این جلسه آگاه باشید. تا حد ممکن، از قبل متن مجری گری آغاز سال تحصیلی را برای هر بخش آماده کنید.)

بخش بعدی

پاییز فصل مهربانی بیشتر آسمان نسبت به زمین است. فصل نزول باران رحمت. موافقید فضای این سالن/حیاط را مملو از صدای بارانی دستهای شما کنیم؟ پس همراه با شمارش من انجام بدید. با شماره یک، با یک انگشت دست بزنید. با شماره دو با دوانگشت دست بزنید و…

(ایجاد فضای تعاملی با مخاطب و شرکت دادن ایشان در کار گروهی همچون انجام یک فعالیت جذاب اینچنینی به خصوص برای دانش آموزان می تواند بسیار نشاط آور باشد. این کار که در این بخش برایتان توضیح دادم، یک آیتم است. سال ها پیش در جشنواره سعدی نیز این آیتم را معرفی کردم و در سالن با تعداد زیادی از مجریان آن را انجام دادیم؛ دلتان می خواهد فیلم این اجرا را ببینید؟)

و در ادامه متن مجری گری آغاز سال تحصیلی

{فصل مهر فصل شکوفه ریزان گلبرگهای گل سرخ زندگی عالمانه و فرهیختگی برای همه جویندگان علم و دانش است
فصل مهر فصل تندیس استمرار پایداری و استقامت برای جویندگی است.

چه شعف انگیز است نم نم بارش قطرات علم و دانش و طراوت نسیم روح انگیز  آن برای شکفتن غنچه های اندیشه ی انسانهای به انتظار نشسته در پگاه میلاد فصل علم و دانش.
چه زیباست فرارسیدن این فصل نورانی و حیات بخش که از گذشته های دور ، نیاکان ما با آمدنش ردای مباهات به تن می کردند و با نگاهی سرشار از مهربانی به انتظار آمدنش اشک شوق جاری می کردند.

زدودن غبار ظلمت و جهل ، رویش غنچه های علم و دانش، گام نهادن در سرزمین نور ، گسترانیدن سفره های موفقیت ، در سر آغازی فصل مهر است.

بیائیم برای فصل شکفتن حقایق که فصل مهر سر آغازی برای آن است سر تعظیم فرود آورده و بر مهربانیهای آن لبخند و بردستان پر مهر او بوسه های تکریم زنیم تا شاهد شکوفائی ایرانی عزیز و سرافراز باشیم.

شکوفائی سر سبز فصل علم و دانش بر همه ی اصحاب فرهیخته و دانش پروران مبارک} (بخشی که در {} قرار گرفته، از وبلاگ یاد مهر نقل شده است)

بخش بعدی برنامه را به این شیوه اعلام می کنیم:

آفرین به دوستان هنرمندمان در گروه سرود/تواشیح/همخوانی …….؛ لطفا هر قدر لذت بردید، یک بار دیگر (با صدای دست های مهربانتان/ با صدای صلوات های آسمانی تان) تشویقشان کنید…

نیایش و بخش پایانی مراسم

به عنوان بخش پایانی متن مجری گری آغاز سال تحصیلی می توانید از دعا و نیایش استفاده کنید. مثلا نیایش زیر را بخوانید:

{بارالها! به سوی تو آمده ام تا دریابی ام، در این بی سر و سامانْ بازار دنیا.

به سوی تو آمده ام تا از تو مدد جویم؛ یاری طلبم و بخواهم که مرا به خود وانگذاری؛ که من پوچم بی تو!

اکنون که در آستانه شروع ماه مهر هستیم و سال علم آموزی جدیدی پیش روست، از تو می خواهم مرا یاری کنی تا در مسیری گام بردارم که مروّج علم و آیین تو باشم.

یاری ام کن تا همواره در آموختن، حریص باشم و در ترویج آموخته هایم، سخی.

یاری ام ده تا بیاموزم آنچه را تو می پسندی و دوری جویم از آنچه ناپسند توست.

کمکم کن قلم که در دست می گیرم، به یاد تو باشم و آنچه می نگارم، مورد رضای تو باشد. بر صفحه تاریک دلم با قلم الهی ات نقشی بزن که تا زنده ام، به اینکه موجودی مفید فایده در هستی بی پایانت بوده ام، به خود ببالم.

در این ماه مهر، از مهر بی کران خویش باز هم به من ببخش و این آغازِ دوباره را برایم آغازی مبارک رقم بزن.

به لطف و کرمت، یا ارحم الراحمین!} (بخشی که در {} قرار گرفته، از وبلاگ یاد مهر نقل شده است)

با این نیایش زیبا، این مراسم را در این بخش به پایان می بریم و در ادامه با نواختن زنگ مهر، به صورت رسمی آغاز سال تحصیلی جدید را جشن می گیریم. آماده می شویم تا با حضور فرزندان دلبند شما در کلاس های درس و پشت میزهای علم و دانایی سالی پر از رشد و موفقیت رقم بزنیم. ان شاالله

مطالب بیشتر برای نوشتن متن مجری گری آغاز سال تحصیلی

در این بین قطعاً بسته به نوع برنامه، لازم هست خودتان هم نکات و مطالب و یا تذکراتی را مطرح کنید. برای مجری خوب شدن و بیان خوب داشتن، لازم هست که اول نویسنده خوبی باشید و بتوانید مطالب و متن مجری گری خودتان را خودتان بنویسید. پس از نوشتن نترسید و همین الان شروع کنید. این متن مجری گری آغاز سال تحصیلی را یکبار دیگر با دیدگاه و نظرات خود، بازنویسی کنید.

حواستان باشد، این متن صرفاً یک پیشنهاد برای این نوع برنامه است. با خلاقیت و اطلاعات خود و البته متناسب با محتوای برنامه ها که می تواند خلاصه تر یا مفصل تر باشد، می توانید مطالب دیگری را استفاده کنید. در بخش پایانی این مقاله، چند متن ادبی دیگر نیز برایتان قرار داده ام تا بتوانید از آن ها استفاده کنید. ناگفته نماند، همه متن های زیر برگرفته از وبلاگ یاد مهر است. 

پاییز بوی مدرسه می دهد…

پاییز بوی مدرسه می‌دهد، بوی کیف و کتاب نو و مدادهایی که تا به حال تراش‌ نخورده‌اند. پاییز بوی مدرسه می‌دهد، بوی کلاس‌هایی رنگ‌شده، نیمکت‌هایی تازه و تخته‌سیاهی که اول سال حسابی سیاه بود و هنوز هیچ تکه گچی ردی روی آن باقی نگذاشته بود.

پاییز بوی مدرسه می‌دهد، بوی آدم‌های جدیدی که قرار است ۹ ماه تمام همکلاسی‌اشان باشی.

آدم‌هایی که بعدها مثل حیاط وسط آن چهاردیواری بزرگ دست‌نیافتنی می‌شوند.

پاییز بوی مدرسه می‌دهد؛ هم برای کودکان و نوجوانانی که این روزها از این مغازه به آن مغازه می‌روند تا خود را برای روز اول مهر آماده کنند و چه برای پیرمردهایی که روزهای آخر تابستان را روی نیمکت‌های توی پارک یا سکوهای جلوی خانه سپری می‌کنند.

پاییز بوی مدرسه می‌دهد، چه فرقی می‌کند که این مدرسه در خاطرات سال‌های سال پیش ما جا‌مانده باشد و غباری از زمان، چهره آدم‌های توی آن را تار کرده باشد.

پاییز بوی مدرسه می‌دهد، حتی اگر آن قدر بزرگ شده باشی که دیگر چهار‌دیواری دور حیاط مدرسه مانع همیشگی‌ات باشد، برای ورود به حیاطی که زنگ‌های ورزش معنای دیگری داشت.

پاییز بوی مدرسه می‌دهد، حتی اگر معلم‌های دوران ابتدایی‌ات حالا زیر خروارها خاک خفته باشند و همبازی‌های شاداب دوران کودکی‌‌ات هر کدام گوشه‌ای افتاده باشند و روزهای مانده را شماره کنند.
پاییز بوی مدرسه می‌دهد و همین مهم است، این روز اول مهر کودکان قد و نیم قد را می‌‌بینی که با لباس یک شکل، خیابان بی‌منظره دیروز را پر از حجم زندگی کرده‌اند. همین مهم است که صدای سروصدای بچه‌ها را از حیاط مدرسه ته کوچه می‌شنوی و با صدای ضربه خوردن به توپ فوتبال در دل زمان سفر می‌کنی و رویاهای روزهای رفته را مرور می‌کنی، روزهایی که مثل امروز نبودند، روزهایی که پرواز یک بادبادک می‌بردت از بام‌های سحرخیزی پلک تا نارنج‌ زارهای خورشید، روزهایی که غم بود اما کم بود.

پاییز بوی مدرسه می‌دهد حتی اگر مدرسه‌‌ات پشت زمان‌ها جا مانده باشد.

بازهم مهر ، بازهم مهربانی ، باز هم بهار …

مدرسه ها بازشد، مدرسه هایی که در گرمای تابستان خسته و خواب آلود، زیر نور خورشید دراز کشیده بودند؛ مدرسه هایی که سه ماه در انتظاربودند؛ مدرسه هایی که حالا با لبخندهایی درخشان چشم به آمدن بچه ها دوخته اند؛ مدرسه هایی که حالا پر از سر و صدا و شادی اند.

مدرسه ها دیگر از تنهایی در آمده اند. مدرسه ها حالا یک عالم دوست دارند. یک عالم دوست کوچک و بزرگ. مدرسه، خانه ای پر از کتاب، پر از دفتر، پر از کلمات، پر از تخته سیاه، گچ، معلم، خاطره، دانش. مدرسه و درختان گوشه ی حیاط آن، همان جا که پاتوق زنگ های تفریح است، همان جا که دل ها دور هم جمع می شوند، کلمه ها را بر زبان می آورند تا روزی خاطره شوند.

هر روز، اول مهر است و هر روز، آغاز پاییز و هر روز آغاز آموختن، می خواهیم بیاموزیم. چشم به دهان معلم دوخته ایم تا بگوید و ما با جان و دل گوش کنیم و برای ابد در زندگی مان به یاد داشته باشیم.

کلاس اول، کلاس دوم . . . . یکی یکی بالا آمدیم و آموختیم. یکی یکی مِهرها را پشت سر گذاشتیم، یکی یکی کلمه ها را بوسیدیم، یکی یکی در جمله ها نفس کشیدیم. صدای کلمات در گوش ماست؛ کلماتی که بهار می شود و از شکوفه های خود همه جا را عطرآگین می سازد. بهارها می آیند؛ بهارهایی که از مهر متولد شده اند؛ بهارهایی که نفس های سبزشان همه جا ما را دنبال خود می کشانند. بهار در بهار، مهر در مهر.

دفترت را بازکن. بوی کاغذ، بوی درخت به مشام می رسد. آغاز نوشتن است، آغاز خواندن است. به نام او شروع کن، به نام زیبایی های او. مهر است و آفتاب پاییزی دل را پر کرده است. خیابانی که به مدرسه می رسد، کوچه هایی که به مدرسه می رسد، چراغانی شده است، با آفتاب پاییزی. فرشته ها بال های زیبایشان را زیر پای بچه ها فرش کرده اند.

راه مدرسه چقدر لطیف است. انگار پا روی ابرها می گذاری، پا روی جاده ای که تو را به سوی نور می برد، نوری که در دل همه آدم های خوب دنیاست، نوری که دست ما را می گیرد و می برد به کوچه های آسمان، به سوی چشمه های زلال عشق، به سوی تمام خوبی ها.

مدرسه، کتاب، کلاس، هم کلاسی، . . . چه واژه های زیبایی، همه مرا تا تو می رساند، تا دوست داشتن تو، تویی که این همه زیبایی را آفریده ای. دوستت دارم و دوست دارم بیشتر بشناسمت. دوست دارم بیشتر با تو آشنا شوم. مدرسه جایی است که می توانم تو را بیشتر بشناسمت. پس مدرسه را خیلی دوست دارم.

معلم با آن لبخند دلنشین، کلمه ها را مهمان دل هایمان می سازد و تخته سیاه، خاطرات سبز درختان را برایمان تعریف می کند و پنجره ی کلاس، چشمانمان را با پرواز کبوتران حیاط مدرسه، آشنا می سازد.

معلم تمام آنچه را که از سوی پنجره است، برای مان می گوید. می گوید تا بتوانیم از پنجره ی آگاهی ببینیم آن سوی جهان را، آن سوی زندگی را.

مهر است. کتاب را باز کن. بوی گل بلند می شود، بوی باران، بوی تبسم دریا، بوی نسیم خنک. کتاب را بازکن. کتاب را بازکن. آفتاب پاییزی و صدای خنده ی بچه ها همه جا را پر کرده است. باز زنگ تفریح است. باز هم شادی این سو و آن سو حیاط می دود.

چه زیباست این لحظه ها. چه زیباست تفریح پس از خواندن و نوشتن. چه زیباست دست در دست هم کلاسی ها، تمام لحظه های مدرسه را نفس کشیدن “، نفس کشیدن و جایی دردفتر خاطرات ثبت کردن. دفتر خاطرات مدرسه را باز کن و بنویس : باز هم مهر، باز هم مهربانی، باز هم بهار.

فصل مهر …

فصل مهر ، فصل رویش جوانه های امید، فصل خواندن و نوشتن، از راه رسید، فصل مهر ، فصل آشنایی با خدا، فصل خوشه چینی ستاره ها، فصل همکلاسیهای دیروز و هم نیمکتی های امروز، از راه رسید.

امروز زنگ آگاهی به صدا در می آید و پرچم دانش برافراشته می شود، درب گلستان معرفت گشوده می شود و صدای جنب و جوش و شور و هیاهوی بچه ها، فضای مدرسه را پر می کند.

یاسمن ها از قصّه های دیروز می گویند و معلمین درس امروز می دهند و کبوتران وجود را به پرواز در می آورند، تا به دانش آموزان درس خوب زیستن را بیاموزند.

و سخنی با تو دارم ای معلم، آن گاه که بر گوهر وجود، آیه ی مهر می نشانی … نور در گلدان اندیشه ام می نگاری … جوهر وجود را با آیات الهی به شفافیت شبنم دل می نمایی … صف‍حه ی سفید ذهنم را با کلامت قلم می زنی … در گوشم آهنگ مهر می خوانی … دستانم را با ساختن بنای زندگی آشنا می سازی …. با نگاهت شالوده ی وجودم را شکل می دهی و بر رسایی ها و نارسایی هایش صیقل می کشی.

ای معلم ! ای که پا جای پای انبیاء گذاشته ای تا درس چگونه زیستن را به ما بیاموزی، امروز فرشتگان مامورند، به حمد و ثنای تو که برترین شغل را پذیرا شدی تا بهترین خدمت را به بشریت بنمایی… آن گاه که کلامی می آموزی و آن گاه که حرفه ای یاد می دهی و آن گاه که استعدادهایم را پرورش می دهی تا آن چنان که شایسته است زندگی نمایم و آن گاه که مرا متوجه ی کمال خالقم در آفرینش می نمایی.

من همه ی آن لحظات را مدیون تو هستم که چون فرشته ی آسمانی در خلقت زمینی، تجلی بخش راه انبیائی و سراینده ی غزل هستی بخش آموختن ، برای زندگی نمودن بهتری و تو ای زیبای بوستان خرد، از مهر اندیشه ات و سبزی وجود ، پر طراوت تر از همیشه ، وجودم را طراوت می بخشی تا من نیز با پرورش استعداد و اندیشه ام و بالا بردن قابلیتها و ظرفیتهای خویش، خردمندانه نقش آفرین زندگی شوم، که خداوند هستی بخش بدان منظور مرا سرشته و من امروز به شکرانه ی این همه نعمت ، خداوند بزرگ را سپاس بیکران می گذارم که آیات مهرش را در وجودی چون انسان به ودیعت گذاشت تا انسانیت را در وادی امتحان، به عرصه ی ظهور رساند.

مهر ، ماه مدرسه …

مهر که می آید، پاییز آغاز می شود. برگ های درختان که شروع به ریزش می کنند، شکوفه های لبخند کودکان، یکی یکی گل می دهند.

در فضای کلاس ها. تخته سیاه ها، چشم انتظارند تا دوباره سراپا پر شوند از عطر لبخندهای هم شاگردی ها. کلمات مهربان، بی تابند تا دستی کوچک، با مداد شوق، بر صفحه های سفید دفترهای چهل برگ، بنویسدشان.

مهر، ماه مهربانی مهتاب است؛ ماه میزبانی نیمکت های عاشق درس و مدرسه، ماه شکوفایی نیلوفران در دعای نم نم باران های عاشقانه پاییز. مهر، ماه مدرسه است.

سال تحصیلی که آغاز می شود، همه ی آبشارها با کودکان کلاس اولی، صدای آب را می کشند و بادها، صدای ابرها را با باران بخش می کنند.

نسیم، عطر پرواز را از سطرهای مقدس کتاب ها، همراه با صدای کودکان سر خوش مدرسه، به آسمان هفتم می رساند. فرشته ها از پشت پنجره های کلاس سرک می کشند به تماشای کودکانی که مشتاق ، به درس های معلمی که زندگی را به آنان می آموزد، گوش سپرده اند. هوا در این فضای مقدس نفس می کشد تا معطر شود.

 نخستین روز درس

نخستین روز درس ، اولین روز مهر است. اولین روز مهرورزی است. روز آفتاب، روز شکفتن احساس ، روز زمزمه و لبخند، روز آشنایی دانش آموزان با کتاب، معلم ، درس و دنیای تازه است. آفتاب اولین روز مهر طلوع می کند. مهر آن قدر بوی بهار می دهد که در پاییز بودن آن، به یاد نمی آید.

مهر فصلِ خشکیدن و زرد شدن و ریختن نیست. آغاز روییدن کتاب بر ساقه دست هاست. مهرتان پیروز و مهر ورزی تان همیشگی باد.

پس از نزدیک به صد روز فاصله، اینک دلنشین ترین آهنگ زندگی ـ زنگ مدرسه ـ به فصل فاصله ها پایان می دهد و خاطره انگیزترین دوران زندگی ، دوباره آغاز می شود. کودکان به پیاده روهای خزان زده و پوشیده از برگ پائیز، بهارانه ترین لبخندها و بازی های کودکانه را می بخشند.

عطر روییدنی دوباره، دور دستِ صمیمیِ روستاها تا گستره پر هیاهوی شهرها را پر می کند. دست مهربان شما پدران و مادران، دست هایی را که فرداساز و آینده پردازند، از جویبار خانه به دریای مواّج مدرسه می سپارند. صبح روز اوّل مهر، بر همه شما دانش آموزان مبارک باد.

خواب تابستانی میز و نیمکت های چوبی شکسته می شود و در شلوغی دیدارِ هم شاگردی های سالِ قبل جان می گیرد، سکوت حیاط مدرسه در هیاهوی دانش آموزانِ خوشحال، می شکند. دوست های قدیمی، حلقه دوستی را بازتر می کنند و دوستان جدید را به جمع خود فرا می خوانند. روز آغاز دوستی ها و صمیمت های پاک بر شما ثمره های باغ زندگی مبارک باد.

بوی مهر ، بوی مهربانی

بوی مهر، بوی مهربانی، بوی لبخند، بوی درس و مدرسه و شوق کودکانه در پیاده روها، بوی نمره های بیست، بوی دفتر حساب و مشق های ناتمام، بوی دوستی و محبت…

پاییز با خود شور می آورد و قاصدکها خبر بازگشایی مدارس می دهند، درختان آماده می شوند تا با شوق، برگهای رنگارنگشان را چون کاغذهای رنگی بر سر کودکانی که مشتاقانه به مدرسه می روند بریزند و سارها بر شاخه های انبوه درختان صف کشیده اند، تا آوازهای گرمشان را بدرقه کنند.

نسیم، نفس های معطرش را هر صبح بر گونه های سرخابی کودکانه شان می دمد تا خواب را در سایه های کوتاه دیوار جا بگذارند و مشتاقانه تا حیاط منتظر مدرسه بدوند.

دیوارهای آجرنمای مدرسه را سراسر شور و شوق پر کرده است. کلاسها با آغوش باز در آستانه درها ایستاده اند تا میهمانان خود را در آغوش بکشند. واژه ها بر تخته های سیاه جان می گیرند و پروانه می شوند تا در نفس های هیجان زده کودکان پرواز کنند و فضای لرزان کلاس را گرم نمایند.

چه شور و حالی دارد این روزهای آغاز مدرسه، روزهایی سراسر دلهره، شوق و اضطراب، روزهای مهر و مدرسه، روزهایی که خیابانها سرخوش هیجان لبریز صداهای کودکانه جاری در پیاده روهایند.

روزهایی که عشق هر سحر، عاشقانه از پشت پنجره کلاس ها سرک می کشد تا با بالاآمدن آفتاب، تنشان را در نفس های معطر کودکان شست وشو دهند. روزهایی که آفتاب به شوق مدرسه رفتن هر صبح زودتر از آواز خروس ها بیدار می شود. روزهایی که ماه، بالای سر دفترهای مشق به خواب می رود.

امروز اولین روز از ماه مهر و شروع فصل پاییز، ماه تحصیل، تلاش، مشق و مدرسه است …. آغاز سال تحصیلی، آغاز سفر در مسیر دانستن و فهمیدن مبارک

هیاهوی مهر…

روز هیاهوی دانش آموزان شاد

 روز معلم های صبور و مهربان

روز ناظم های دلسوز و مدیرهای دوست داشتنی

 روزی که باز فراش پرتلاش، می رود به جنگ هر چه غبار.

روزی که همه دیوارها، میزها و صندلی های مدرسه که از خواب تابستانی بیدار شده اند، به روی اهالی درس و دانش لبخند می زنند.

آغاز رژه منظم کیف ها سر صف های صبحگاهی که می روند به سمت باغ دانایی.
از امروز، قرار است همه ما جایی را بسازیم. می پرسید کجا را؟ همان خانه ای را که با آجر واژه ها ساخته می شود، همان جا که پنجره هایی از جنس برگ های سبز و زنده دارد، همان جا که وقتی آباد است که با کتاب خواندن و یاد گرفتن، تر و تازه شده باشد، خانه دل هایمان را می گویم.

پس همه شما امروز به مدرسه می روید که دل های نازنینتان را آبی بزنید، از روی شیشه هایش گرد و خاک نادانی را پاک کنید و این خانه ارزشمند را صفایی بدهید. به گل ها و سبزه ها دستی به نوازش بکشید و روز تولد مدرسه را جشن بگیرید.

کاش همیشه دانش آموز بمانیم! کاش هر سال، اول مهر که می شود، همین طور هیجان زده، منتظر صدای زنگ آغاز سال تحصیلی جدید، در پوست خودمان نگنجیم.

کاش قدر معلم های صمیمی را بیشتر بدانیم!

دو شعر دیگر برای متن مجری گری آغاز سال تحصیلی

ماه مهر

باز می آید صدای مدرسه
بانگ شادی، هوی و های مدرسه
مرغ دل پر می زند از اشتیاق
در هوای با صفای مدرسه
زنگ تفریح است و خوش پیچیده است
عطر بازی در فضای مدرسه
بوی مهر و مهربانی می دهد
ماه مهر و ابتدای مدرسه
از میان خاطرات کودکی
می روم تا جای جای مدرسه
ناظم مدرسه می گوید : سلام
بچه های با وفای مدرسه
جایتان در قلب ما ، خوش آمدید
پایتان بر چشمهای مدرسه

 پیامهای تبریک اول مهر ویژه متن مجری گری آغاز سال تحصیلی

  • اوّل مهر، آغاز مهربانی و مهرورزی، بر شما دانش آموزان مبارک باد.
  • آغاز مهر و طنین دوباره ی زنگ مدرسه و نسیم خوش تعلیم‌ و تربیت بر همه ی دانش‌آموزان و معلمان  پرتلاش ، مهربان و مهرپرور مبارک باد.
  • اول مهر شروع بهار تعلیم و تربیت مبارک باد.
  • آغاز ماهمهر، ماه شکوفایی علم و دانش مبارک باد.
  • آغاز فصل رویش بر جوانه های امید مبارک باد
  • زنگ اوّل مهر، زنگ بیداری برای حرکت به سوی فرداهای روشن است.
  • اوّل مهر، روز مهرانگیز بازگشایی مدرسه ها و آغاز سال تحصیلی، بر شما دانش آموزان مبارک باد.
  • آغاز سال تحصیلی، آغاز سفر در مسیر دانستن و فهمیدن، بر دانش آموزان عزیز مبارک!
  • فرارسیدن تابش خورشید علم بر سرزمین دل ها مبارک باد.
  • اول مهر، روز طلوع دوباره صبح دانش بر سحرخیزان و دلدادگان عرصه علم مبارک باد.
  • طلوع دوباره خورشید دانش بر اهالی دانشْ دوست تهنیت باد.
  • اول مهر، روز بذرافشانی دانه های علم و بصیرت مبارک باد.
  • تولد دوباره مدرسه و کتاب نظم و انضباط بر همه جویندگان علم و دانش مبارک باد.
  • اول مهر، آغاز زنگ دانایی بر پیشه وران کسوت خرد مبارک باد.
  • فرا رسیدن دوباره عطر پرواز در فضای علم و دانش مبارک باد.
  • فصل پاییز و پیوند شاخه تعلیم و تربیت بر پیچک زندگی مبارک باد.
  • اول مهر، روز خانه تکانی و زدودن گرد و غبار جهل و جهالت مبارک باد.
  • در فصل پاییز، میوه بوستان درخت عمر بر شاخه علم به بار می نشیند.
  • فرا رسیدن ماه مهر و مهربانی مبارک.
  • ماه مهر، فصل رویش و شکوفایی دانایی، بر تمامی معلّمان و دانش آموزان ایران زمین  تهنیت باد. شور سرمستی دانایی و توانایی گوارای وجودتان!
  • آغاز سال تحصیلی نو را که سرآغاز رویش و طراوت در بوستان عشق و محبت است به تمامی همکاران ارجمند و  فرهیخته و دانش آموزان جویای دانش و معرفت تبریک می گوییم و از خداوند منان برای تمامی عزیزان توفیق روز افزون همراه با شکوفایی و سربلندی مسئلت داریم.
  • شروع مهر سرآغاز بهار مهربانی و دوستی مبارک باد
  • مهر، سرآغاز فصل علم‌آموزی است؛ علم چگونه آموختن!
  • در مهر، تلاش و ممارست و تفکر گرد هم می ‌آیند تا علم را بیافرینند.
  • اول مهر، روز بازگشایی درهای قصر علم به روی جآنهای مشتاق است.
  • مهر، شاهراهی است که به دروازه‌ های علم منتهی می‌ شود.
  • با مهر، به سوی باغ سبز و پرگل علم می‌رویم به امید آن که با بوییدن گل ‌های آن، آداب علم‌آموزی را نیز فراگیریم.
  • مهر، یک فرصت است؛ فرصت قدم نهادن در جاده پرپیچ و خمِ علم.
  • مهر، نقطه آغاز ماراتن علم‌آموزی است.
  • مهر، عرصه شکوفایی علم‌ آموزی است.
  • سرچشمه‌ های علم، در مهر، نهفته ‌اند.
  • مهر، تداعی ‌گر تلاش و پویایی در راه کسب علم است.
  • مهر، را با مهر، برای کسب آداب علم ‌آموزی بیاغازیم.

دوره جامع “رازهای اجرا” یک فرصت استثنایی برای ورود به عرصه اجرای حرفه ای است؛ همین حالا شروع کن! فرصت ها خیلی زود از دست میرن…

نوشتهٔ پیشین
نفس کم آوردن در سخنرانی و درمان آن
نوشتهٔ بعدی
متن مجری گری درباره شهید سلیمانی

۸ دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید

  • چقد زیبا و کامل بود،راحت میشه یه برنامه رو طبق همین اجرا کرد…دست مریزاد

    پاسخ
    • محمدرضا مبارکی
      محمدرضا مبارکی
      مهر ۳, ۱۴۰۰ ۳:۳۲ ب٫ظ

      سلام اشکان عزیز.
      دقیقا حق با شماست. با این مقاله، به سادگی می‌توان یک برنامه کامل را اجرا کرد. واقعا خوشحالم این مطلب مفید و موثر بوده. ممنونم که حس خوبتون رو با من و سایر خوانندگان این مقاله به اشتراک گذاشتید🌻🙏

      پاسخ
  • سلام ودرود و عرض ادب و احترام حضور ارزشمند شما جناب آقای مبارکی عزیز. مطالبی که شما در این مقاله نوشتید برای افرادی که تاکنون تجربه اجرا نداشتند و برای بار اول می خواهند به روی صحنه بروند یک نقشه راه بسیار مفید و موثری می باشد و همچنیین برای افرادی مثل بنده که بیشتر به صورت تفننی و نه حرفه ای به کار اجرا می پردازند میتواند کمک کند تا بتوانند نکات جدیدی رو بیاموزند مخصوصا ویدیوهایی که از اجرای خودتان بارگذاری می فرمایبد به عنوان یک نمونه اجرا ی صحنه واقعا عالی است . آرزوی صحت ،سلامت و موفقیت روز افزون برای شما بزرگوار که سخاوتمندان نجربات خودتان رادر اختیار نو مجریان و همه علاقه مندان به هنر اجرا و مجریگری و فعالان در این عرصه قرار می دهید را از درگاه خداوند منان خواستارم .

    پاسخ
    • محمدرضا مبارکی
      محمدرضا مبارکی
      مهر ۳, ۱۴۰۰ ۳:۳۰ ب٫ظ

      سلام و درود خانم عبدالهی گرامی. واقعا خوشحالم که به ارزش کاربردی این مقاله اشاره‌ای درست داشتید. ممنونم از حسن توجه شما و امیدوارم بهترین استفاده را این مطلب بکنید🙏🌻

      پاسخ
  • عالی بود واقعا زیبا دقیق کامل ممنونم از زحماتتون

    پاسخ
  • سلام و خسته نباشید
    نتونشتم بدون توجه رد بشم و خواستم بگم این واقعا عالی و کامله، خیلی کمکم میکنه و مشتاق شدم بقیه مطالب شمارو بخونم، واقعا ممنون

    پاسخ
    • محمدرضا مبارکی
      محمدرضا مبارکی
      مهر ۶, ۱۴۰۲ ۲:۲۵ ب٫ظ

      سلام و ارادت
      همراهی شما باعث افتخار ماست. ممنونم که نظر ارزشمند و انرژی خوبتون رو به ما منتقل کردید

      پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید